|
وقتی به این سوال رسیدم با خودم گفتم یه جمله... میدونی یکم کمه... برای بیان اونچه ک واقعن در درونت اتفاق افتاده... تو دلگیری... و ازت میخوان اینو در یه جمله بگی! مسخرست... اما دوس دارم متنی کوتاه رو ک تو اون لحظه به ذهنم رسید اینجا بگم... دوس داشتین شمام بگین... یهو دیدی یه پست زدیم اصن برا همین منتخب کنیم بهتریناشو... اگرچه نوع بیان هرکس متفاوته و به نوبه ی خودش زیبا +برای تک تک چیزهایی ک بهم دادی ممنونم... برای قلب مچاله شدم... و برای لحظات دردناک زندگی... برای اشک های شبانه ام... بغض های نشکسته ام...سکوت بی پــایـــــانـــم! و دلتنگی هایی که دارد، دلم را تمام میکند... از این همه لطفت ممنون... تو را ب خدا ...ب من بگو چطور جبرانشان کنم؟ چطور پاسخ این همه لطفت را جواب گویم؟ این همه غم... فریاد های خفه شده... و حرف های ناگفته ای ک روی دلم سنگینی میکند و راه نفس کشیدنم را می بندد... همه و همه را مدیون توام... حداقل بگو چطور می توانم دینم را ادا کنم؟
برچسبها: امروز 24تیر 92 کلاسای کنکور حسابی کلافم کردن... تازه تو این گرما با دهن روزه دیگه بدترم میشه! حالا اینا همه یه طرف استاد درس شیرین ریاضی یه ور دیگه... به جرئت میگم یارو مشکل داره! موجیه! دقیقن از شانس خوب ما که ردیف جلو تو دهن یارو بودیم! آنچنان کنار تخته بپر بپر میکرد و فریاد میکشید که حس کردم الانه همین وسط سکته کنه و دارفانی رو وداع بگه! فقط داد میزد و تف میکرد تو صورتمون... من غلط بکنم یه دفه دیگه بشینم اون جلو سر این درس! از لوپ لوپ پیداش کردن... جالبیش اینجاس ک یکی از دوستان پر مدعا که از دماغ فیل افتادسو یه جو عقل تو کلش نداره آخر کلاس برگشته میگه: دیدین چه خوشتیپههههه؟ و من تو اون لحظهO.o :دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش اید بعلههه برچسبها: |
|
[ طراحي : 9pars ] [ Weblog Themes By : 9pars ] |